مے دانی یادم را نشاندهام کنار دستم که جایے نرود.
این همه راه از پیش تو تا این جا آوردمش که بماند.
حالا هم مےخواستم یادم را پشت پاکت سیگار بنویسم
و هے چای داغ کمرنگ سر بکشم که فهمیدم خودم را هم از یاد برده ام.
اما مےخواهم که از یادم نرود
دیروزبود یا که امروز!
دیگر چه فرقی مےکند بهمن باشد یا ماه من اسفند.
ای ی ی ی
خواستم این را بگویم.
من کارم با این کلمهها راه نمےافتد.
خنده را بلند، بغض را با لرزش و دوستت دارم را
میان لبهاے تو دوست دارم
با صدای بلند.
دیدے؟
ساکت ماندے و من سرم گرم نوشتن شد و یادم رفت
که چندم بهمن بود که رفته اے؟
ولی یادت را در قلبم نوشته ام همچون نامت
به خاطرم مےماند
بےگمان مےماند
که امروز هیجدهمین روز بهمن بود
.
.
.
.
ParSa~
18.11.90
4718 بازدید
2 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
33 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian